تاریخ قتل عام مسلمانان آذربایجان توسط جیلوها
نویسنده:
مجتبی آزادی
امتیاز دهید
تاریخ قتل عام مسلمانان ارومیه در 1296 و 1297 هجری شمسی با دخالت خارجی بر اساس اسناد دست اول
در آغاز قرن بیستم، گروه های مسلح ارمنی و آشوری تحت حمایت مالی و ایدئوژیک همکیشان ثروتمندشان در اروپا و روسیه به تبلیغ ایدئولوژی افراطی ملیگرایانه خود و پروژه تشکیل کشور ارمنی-مسیحی از دریا تا دریا (خزر-مدیترانه) میپرداختند و برای این منظور اقدام به کشتار بزرگی معروف به «فاجعه جیلولوق» در منطقه قفقاز و شمال غرب ایران کردند اما هرگز توسط محافل سیاسی، رسانهها و مراکز علمی به ویژه در داخل این کشور مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است.
این ایدئولوژی که اساس آن همانند تشکیل کشور اسرائیل بر مبنای تجمیع ارامنه سراسر دنیا در سرزمین های به اصطلاح تاریخی استوار بود دستمایه ای شد تا استعمارگران برای پیشبرد منافع خود از گروه های مسلح ارمنی و آشوری برای اشغال بخشی از امپراطوری عثمانی، اراضی تاریخی آذربایجان در قفقاز و شمال غرب ایران (آذربایجان غربی) حمایت کنند. کشتار ده ها هزار تن از آذربایجانیها در اوایل قرن بیستم و قتلعام صدها تن در نسلکشی خوجالی و قرهباغ در اواخر این قرن، نتیجه و پیامد سهمگین این توسعهطلبی آغشته با نژادپرستی بود.
اوایل قرن پیش جهان دستخوش تحولات عظیمی شد که آثار آن هنوز هم ادامه دارد و بعضا زخمهای تازه ای از آن سرباز می کند. در آغاز این قرن بود که جنگ جهانی اول آغاز شد، یک طرف نیروهای متحد و در راس آنها آلمان و عثمانی بودند و در طرف دیگر نیز متفقین قرار داشتند که بریتانیا، فرانسه و روسیه، مهمترین کشورهای تشکیل دهنده آن بودند. ایران نیز با آنکه اعلام بیطرفی کرده بود، اما در عمل تحت اشغال بریتانیا و روسیه بود. اولی، جنوب ایران تا همدان را در کنترل خود داشت و دومی شمال این کشور را. شمال غربی ایران (قاجاریه) نیز صحنه درگیریهای پیدرپی عثمانی و روسیه بود.
طمع فرانسه، روسیه و بریتانیا برای تضعیف، تجزیه و غارت این مناطق بعضا با درگیری بیواسطه و لشکرکشی مستقیم و بعضا نیز با تسلیح و حمایت از گروههای مختلف در سرزمین عثمانی، قفقاز و ایران نمود مییافت. گروههای اتنیکی-قومی منطقه ای، از جمله طرفهایی بودند که به آلت دست قدرتها برای پیشبرد اهدافشان تبدیل می شدند.
طی این سالها بود که مسلمانان در قفقاز و شمال غرب ایران در معرض کشتار بی رحمانه قرار گرفتند. کشتاری که به دست آشوریها (جیلوها) و ارامنه و با حمایت و تحریک کشورهای استعمارگر به ویژه روسیه، فرانسه و بریتانیا صورت گرفت. با این حال انعکاس این کشتار بسیار ناچیز و محدود بوده و نه تنها سیاسیون بلکه اهل پژوهش و رسانه ها نیز به دلایل مختلف از آن چشمپوشی کرده اند. رسانه های ارمنی-غربی نیز با روشهای مختلف از جمله مطرح کردن ادعاهای اثبات نشده ای مانند "نسلکشی ارامنه" سعی در انکار فجایعی دارند که خود مسبب و آغازگر اصلی آن بوده اند.
بیشتر
در آغاز قرن بیستم، گروه های مسلح ارمنی و آشوری تحت حمایت مالی و ایدئوژیک همکیشان ثروتمندشان در اروپا و روسیه به تبلیغ ایدئولوژی افراطی ملیگرایانه خود و پروژه تشکیل کشور ارمنی-مسیحی از دریا تا دریا (خزر-مدیترانه) میپرداختند و برای این منظور اقدام به کشتار بزرگی معروف به «فاجعه جیلولوق» در منطقه قفقاز و شمال غرب ایران کردند اما هرگز توسط محافل سیاسی، رسانهها و مراکز علمی به ویژه در داخل این کشور مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است.
این ایدئولوژی که اساس آن همانند تشکیل کشور اسرائیل بر مبنای تجمیع ارامنه سراسر دنیا در سرزمین های به اصطلاح تاریخی استوار بود دستمایه ای شد تا استعمارگران برای پیشبرد منافع خود از گروه های مسلح ارمنی و آشوری برای اشغال بخشی از امپراطوری عثمانی، اراضی تاریخی آذربایجان در قفقاز و شمال غرب ایران (آذربایجان غربی) حمایت کنند. کشتار ده ها هزار تن از آذربایجانیها در اوایل قرن بیستم و قتلعام صدها تن در نسلکشی خوجالی و قرهباغ در اواخر این قرن، نتیجه و پیامد سهمگین این توسعهطلبی آغشته با نژادپرستی بود.
اوایل قرن پیش جهان دستخوش تحولات عظیمی شد که آثار آن هنوز هم ادامه دارد و بعضا زخمهای تازه ای از آن سرباز می کند. در آغاز این قرن بود که جنگ جهانی اول آغاز شد، یک طرف نیروهای متحد و در راس آنها آلمان و عثمانی بودند و در طرف دیگر نیز متفقین قرار داشتند که بریتانیا، فرانسه و روسیه، مهمترین کشورهای تشکیل دهنده آن بودند. ایران نیز با آنکه اعلام بیطرفی کرده بود، اما در عمل تحت اشغال بریتانیا و روسیه بود. اولی، جنوب ایران تا همدان را در کنترل خود داشت و دومی شمال این کشور را. شمال غربی ایران (قاجاریه) نیز صحنه درگیریهای پیدرپی عثمانی و روسیه بود.
طمع فرانسه، روسیه و بریتانیا برای تضعیف، تجزیه و غارت این مناطق بعضا با درگیری بیواسطه و لشکرکشی مستقیم و بعضا نیز با تسلیح و حمایت از گروههای مختلف در سرزمین عثمانی، قفقاز و ایران نمود مییافت. گروههای اتنیکی-قومی منطقه ای، از جمله طرفهایی بودند که به آلت دست قدرتها برای پیشبرد اهدافشان تبدیل می شدند.
طی این سالها بود که مسلمانان در قفقاز و شمال غرب ایران در معرض کشتار بی رحمانه قرار گرفتند. کشتاری که به دست آشوریها (جیلوها) و ارامنه و با حمایت و تحریک کشورهای استعمارگر به ویژه روسیه، فرانسه و بریتانیا صورت گرفت. با این حال انعکاس این کشتار بسیار ناچیز و محدود بوده و نه تنها سیاسیون بلکه اهل پژوهش و رسانه ها نیز به دلایل مختلف از آن چشمپوشی کرده اند. رسانه های ارمنی-غربی نیز با روشهای مختلف از جمله مطرح کردن ادعاهای اثبات نشده ای مانند "نسلکشی ارامنه" سعی در انکار فجایعی دارند که خود مسبب و آغازگر اصلی آن بوده اند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ قتل عام مسلمانان آذربایجان توسط جیلوها